ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

خریددددد

از اونجا که خرید خون اینجانب حسابی پایین اومده بود علی الخصوص و اسه گل دختریم مدتهابود خرید جدیدی نداشتم  از دیروز شروع کردم به خودکشی.چه جوری؟

اینجوری:

-          یه تخته قالیچه زرع و نیم تبریز خوشگل فانتزی با ته مایه صورتی و شیری برای اتاق خودم که مدتها بود دوست داشتم چنین چیزی بگیرم البته طرح سنتی تر مدنظرم بود ولی نشد که بشه

-          یه شلوار خوشگل ریون صورتی سه سیب خوشمل برای گل دختری

-          یه کتونی ملوس سرخابی و لیمویی برای گل دختری. البته از اول اعلام کرد کفش صورتی میخواد و وقتی هم این کفشار و امتحان کرد دیگه درشون نیاورد.

-          یک ظرف جای روغن آکریلیک سبک برای آشپزخونه

به لطف خداوندگار خریدهای متنوعی باید انجام بدم.از شخصی تا همسری و دختری و بهداشتی و حمام و ... به جهت روانه شدن بسوی عید که از هرسخنی خوشتر است.آی حال میده با پاکتها و دستای پر بیای خونه و بدوبدو بری سروقت شام و کارهای مونده

مهمترین دلهره بنده برای انجام فرایند پیچیده و زمانبر خونه تکونی با قول مساعد یک کارگر نظافت بمدت 3 تا 5 شنبه و جمعه تا آخرسال برطرف شد البته اگه خدا کمک کنه و نزنه پس کله این کارگر که منو سرکار بذاره و نیاد.

خلاصه که بیماری فلو هم دیگه داره خوب میشه و کمی تا قسمتی صدای نابهنجار از سینه ام میاد و سرم همچنان در حال سنگینی و ترکیدنه.بی زحمت دل بهم خوردگی پایین بودن فشار رو هم اضافه کنین.

تا بعد

ویروس

اندراحوالاتم باید بگم حسابی سرماخوردم از نوع فلو و تمام بدنم درد میکنه .سرم آرومتر میشه دست وپام شروع میکنه و کمرم از آخرین مهره گردن تا نشیمنگاه آروم نمیشه. 

ای لعنت به این ویروسهای خونه خراب کن