ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

معرف

خواهرمونو که شوهر دادیم رفت(البته هنوز نرفته قراره بره ولی خوب با دنیای مجردی خداحافظی کرده) حالا افتادیم روی دور برای نفربعدی... 

یه دخترخانمی برای برادرشوهر میخوام معرفی کنم البته فقط بنده نقش دیوار رو میخوام بازی کنم خودشون عاقل و بالغن دیگه برن همدیگر رو بشناسن خوب! 

دیشب

- خیلی ممنون که با من و دخترک همراه میشی و ۳-۴ بار هی میگی نمیشه من نیام ؟ آخه کلی کار کامپیوتری دارم که باید تا شب انجام بدم  و یه گردش اجباری ۲ ساعته میای به صرف شامی که بخاطر ته بندی ۲ ساعت قبل سه نفره مون توی خونه هیچکدوم بهش اشتها نداریم و البته کیفیت غذای این رستوران هم باب میل ما نیست و اصلا دلمون بستنی هم نخواست (که به قصدش بیرون اومده بودیم) و بعدش یهو سردرآوردیم لابلای  ماشینهای همراه عروس و داماد و اصلا از مسخره بازیهاشون خوشمون نیومد و کشیدیم کنار. 

- خیلی ممنون که در کمال انصاف به من یادآوری کردی که اصلا منو درک نمیکنین که کار دارم و .... و بنده مجبور شدم توضیح بدم که عکس این قضیه همیشه داره اتفاق می افته و ما همیشه از تفریح و گردش و سفر ۳ نفره مخصوصا توی خرداد و تیر و این تعطیلات و روزهای بلند  بخاطر بحث مالیات و اظهارنامه و .... داریم فاکتور میگیریم و اصلا هم برومون نمیاریم(پس اینها اسمش چیه؟) 

- راستی یه خیلی ممنون دیگه هم بدهکارم که بعد نود و بوقی که پامونو از خونه میذاریم بیرون همیشه یک نفر از شما یادش میاد روی موبایل تو بیاد که دلش تنگ شده یا میخواد بیاد خونه ما  و احتمالا بعد عالم و آدم خونواده شما خبردار میشن که ما از خونه زدیم بیرون.آخرش هم اون یک نفر خاص  تعیین کننده رستوران میشه چون اون داره اونجا غذا میخوره و تو نباید تنهاش بذاری و نباید که بشه که من و تو و این دخترک مشتاق پارک و بیرون رفتن سه تایی با هم باشیم. 

حتما اگه چیزی بگم میگی سخت نگیر و از این حرفها... و صد درصد بهت برمیخوره.ولی کاش بدونی ته دل من چیز دیگه اس و همیشه انگار این منم که باید شرایط تحمیل شده رو بپذیرم و خودمو وفق بدم. 

راستی میدونی اینها برای یک زن مهمه؟

همسفر

ورزش میکنیم.اشتهامون کمتر از قبل شده.همون ۶۸ کیلوی ۳ ماه اخیریم و ثابت موندیم.دیگه چی....آهان... 

خواهری قراره بره دیار نامزدش و چند روزی اونجان.وای چقدر هزینه این سفرها زیاد شده. احتمالا خریدهایی هم برای عروسیشون داشته باشن.بلکه ما هم بی نصیب نمونیم و سوغاتی گیرمون بیاد 

شدیدا توی این گرمای ۵۰ درجه ای کیش هوس کردم برم و خریدهامم از اونجا انجام بدم.دلم شدیدا خرید و بازار میخواد این هوا....... ولی همسفر ندارم