رخوت بهار منو حسابی شرمنده خودش کرده
ورزش نمیکنم.
پیاده روی نمیکنم
اشتها به غذای مقوی ندارم درعوض خوراکیهای چرت و چاق کننده میخورم بدون توجه به میزان کالری که قبلا برام مهم بوده
سبزیجات میخرم ولی حال و حوصله شستن و پرداختن و سالاد درست کردن آنچنانی ندارم
شبها خیلی دیر میخوابم صبحها با زور اجبار تایم ادار بیدار میشم درعوض عصرها بعد از ناهارم (که در سطر 4 بعرض رسید)خوابم میگیره اساسی .بالای دو ساعت....
و با کمال تاسف و تاثر 1 تا 2 کیلو هم در بدترین ناحیه ممکن وزن اضافه کردم و به این ترتیب یه سایز رفتم بالا(گلاب به روتون)
از طرفی
دوست دارم انگلیسیمو کامل کنم
دوست دارم چهل تیکه دوزی یاد بگیرم
دوست دارم دکوری و عروسکای فانتزی ببافم
دوست دارم دکور اتاق دخترکمو با کلی عروسکهای سبک و جالبش بچینم و اون طرف اتاقش رو که دیوارش خالیه با سبک قشنگی بپوشونم.
دوست دارم برم سروقت دوستای قبلی و گپ بزنیم و بچه های همو ببینیم
دوست دارم کیک و شیرینی و غذاهای جدید بپزم و قدرت و مهارتمو امتحان کنم
ولی ....
اصلا حسشو ندارم
در حال سقوطم نه؟!