ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

برگشتم

آخر هفته از تبریز برگشتم.شهر بسیار تمیز و مرتب و خنکی بود.هم آفتاب میتابید هم بارونهای درشت بارید سر ظهر و هم خنکای باد و رطوبت هوا خودشو بهمون نشون داد. 

رفتیم اسکو و کندوانی که همیشه دوشت داشتم از نزدیک ببینم که چطور مردم توی دل این کوهها زندگی میکنن.داخل یکی از همین خونه ها رفتیم.بعضی از این خونه ها رو به غرفه فروش محصولات تبدیل کرده بودن و جالب بود که توی دل کوه میشد با کارت پولت خرید کنی! آفرین به این شعور و  بینش استفاده از تکنولوژی حتی توی کوههای روستا 

محوطه روبروی این خونه ها و مغازه ها پر از آلاچیق بود که نشستیم واسه استراحت و چای و شب بود که برگشتیم تبریز 

روز بعد هم رفتیم بازار و خونه مشروطه و ایل گلی که از ایل گلی خیلی خوشمون اومد و فضای بسیار زیبایی داشت 

 بیشتر مینویسم

نظرات 3 + ارسال نظر
روزانه های ما یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:29 ق.ظ

خبر می دادین در خدمتتون بودیم!

بانو یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ق.ظ http://heartplays.persianblog.ir/

ما که فقط از ایل گلی خوشمون اومد... اونم شاید چون هتلمون اونجا بود و برای رفتن مشکلی نداشتیم..

سین بانو یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ب.ظ http://sinbanoo.blogfa.com

همیشه به سفر...دست راستت رو سر من خسته بی حوصله!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد