- فکر کنم با وارد کردن ورزش(ایروبیک) به زندگیم(خوش بحالم دیگه!) باید مصرف کالریم بیشتر بشه.چشمتون روز بد نبینه من از زمانی که به یاد دارم و باشگاه رفتم تمام حرکات رو کامل و محکم انجام دادم.اون هفته که البته مصادف با بهترین دوران در ماهه اصلا انرژی نداشتم و دست و پاهام ضعف میرفت.الان بهترم .همینکه از نظر جسمی و روحی تنوع خوبی توی زندگیم اتفاق افتاده خدار رو شکر میکنم شدید.
- وزنم رو با کاهش ۱۲-۱۳ کیلو ثابت نگه داشتم روی ۶۸.الهی الهی ....یادآوری روزهای قبل از مامان بودن و اندام متناسب و این حرفا...همش جلوی چشممه که خداروشکر تا حدود زیادی برگشته
-برای خواهری هم به فکر لباس و مراسم و تاریخهای عقد و عروسی و ...هستیم.راستش هم من و هم مامان اصلا حوصله و توان پذیرایی از مهمون زیاد راه دور رو نداریم و برنامه مون اینه که بنا به دلخواه خواهری مراسم خلوت و خصوصی باشه.البته همه برنامه ها به قوت خودش باقیه ولی خوب تعداد همونها کمه.دوست داریم آخرین ماهها و روزهایی که اون در کنار ماست مخصوصا روزهای مراسمش که بلافاصله به کشور دیگه میره رو کاملا حس کنیم و سرحال و راحت به خدا بسپریمش نه با خستگی پذیرایی از مهمونها.
چقدر خوب که به وزن ایده آلت رسیدی...
خوشبخت بشه خواهرت...
امیدوارم همه چیز به تندرستی و شادمانی بگذره
تبریک بابت موفقیت در کاهش وزن و خواهر زن شدن!