شکر خدا اوضاع خیلی بهتره .یعنی یه جورایی باورنکردنیه .عمه مهمون یک هفته گذشته ماست تا حالا که بخاطر دیدن مامان اومده.
موضوع خواهری رو هم بالاخره بهش گفتیم و خیلی خوشحال شده حالا میتونستیم استفاده کنیم برای اماده کردن مامان با توضیحات عمه واسه اعلام تاریخ عقدکه بخاطر محدودیت اومدن به ایران داماد به نظر من بهتره همون دفعه بعدکه میاد هم عقد کنن هم جشن عروسی بگیرن و برن سفرشون وبعد هم تشکیل زندگی بدن.
حوصله هیچ مهمونی رو ندارم دلم نمیخواد واسه برنامه و جشنهای خواهری عزیزم درگیر پذیرایی و محدودیتهای از این دست بشم درعوض میخوام در کمال آرامش بخودم برسم و لباس و آرایشگاه و... البته به همسری و دخترک گلم که دوست داره با اون لباس سفید و آبی که از کشمیر براش آوردن مثل عروسها بشه.
احتمالا هیچ مهمون دیگه ای بجز همین عمه خانم دعوت نکنیم چون پذیرایی از مهمون مسافر خیلی سخته و دیگه خودمون از جشن لذتی نخواهیم برد.
هرچی انرژی مثبت و دعا میتونین روونه این طرف کنین لطفاً که شدیدا احتیاج داریم ما
پ.ن:اوووووه چقدر کارهست واسه مراسم عروسی حتی با مهمون کم.انگار یادم رفته بود!
به به عروسی
ان شاالله به سلامتی
خوشبخت بشن ان شاالله
راست می گی خیلی سخت از مهمونهای راه دور پذیرایی کردن
خدا رو شکر که اوضاع رو براهه. تا می تونی از جشن لذت ببر. دخترک رو هم جای من ببوس.
سلام ارامیس جان...خوشبختم از اشنایت...چرا خواننده خاموش؟