ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

فرش

خواهری دوست داشت تنوعی به اتاقش بده و فرش جدیدی بگیره.اولش بهش پیشنهاد یه دستباف دادم گفت زیاد درمیاد برام و اینقدر نمیخوام هزینه کنم ولی از اونجائیکه تشویق من و برادر و مامان کارساز شد و ممکنه به احتمال بالایی ایشون ادامه زندگیشون در بلاد دیگه باشه(تاخدا چه خواهد) دید بدفکری نیست و میتونه چیز باارزش و بدردبخوری باشه براش.طفلک دوست داشت من همراهش باشم و منم که هی گرفتار هزار تا کارم. ولی چون این خواهری همیشه و هروقت خواستم تونستم روش حساب کنم دلم نیومد تنهاش بذارم و رفتیم سروقت بازار فرش و موفق شدیم .البته منم بی نصیب نموندم و چون نمیتونم دربرابر فرشهای خوشگل و هنرمندانه مقاومت کنم و سریع جایی برای استفاده اش پیدا میکنم یک ذرع و نیم دیگه پیاده شدم.فکر کنم از همین الان کفگیرم خورده ته دیگ!

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم و محسن چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ق.ظ

مبارکه ان شاالله به سلامتی استفاده کنید

هیچی جای فرش دستباف رو نمی گیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد