ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

خریدددددددد

دیروز بعد از انجام یه کار اداری رفتم بازار بزرگ و حسابی خودم رو تخلیه مالی کردم.

البته من دفعه اولم بود بازار میرفتم چون باید براش یه روز وقت میذاشتم  و حوصله شلوغیشو نداشتم نرفته بودم ولی خیلی خوشحال شدم اونجا رو دیدم.البته در حد بخشهایی از دو سه تا بازارش رو .(ندید بدیدم نه؟!)

نتیجه خریدهام سرویس روتختی نخی بود که مدتها دنبال چنین چیزی بودم و علاوه بر تنوع  قصد داشتم روتختی سبکتر و راحت تری بگیرم که شاد و قابل شستشو هم باشه

سرویس رومیزی مبل و غذاخوری  و روی کوسن باز هم بدلیل ایجاد تنوع

بلوز و شلوار و بلوزnext   برای دخترکم که همیشه سهمی در خریدهام داره

یه کیف ورنی مشکی خوشگل برای خواهری

و... یه مقدار خرده ریزهای دیگه مثل ست کفگیر و ملاقه کوچیک Ikea و سبدگیره لباس

*: مهم

البته بدلیل خریدهای فراوان انبار شده در کمدها شامل روسری ها و لباسها و کیفها و کفشهای هنوز استفاده نشده یا فقط یک بار استفاده شده هر سه نفرمون از سفرهای امسال کیش و بنادر جنوبی از خرید های این چنین امتناع کردم  و به همان داشته ها قناعت نمودیم.باشد که سفری به همین زودی به کشوری آسیایی دوباره باعث شود قولمان را زیر پا نهیم و باز هم پروژه دوست داشتنی خرید تحقق یابد.ان شالله