ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

عوارض؟!

عصر روز چهارم رژیم حالم بشدت بد شد.احساس ضعف بدن همراه با یه جوردرد داخل سر و فشاری که تا گوشهام میومد عملا از انجام کارهام منو واداشت.طوریکه مجبور شدم واسه گذران زمان کمی روی کاناپه دراز بکشم بلکه بهتر بشم.البته این بدلیل جابجا کردن منوی ناهارم با شام بود.ناهارهای من حجمش خوبه. ولی شام ها سبک در حد صبحونه است.خلاصه که مردم و زنده شدم ولی هرجور بود شامو که خوردم کمی بهتر شدم.

الانم رژیم روی زمان خوابیدنم خیلی تاثیر گذاشته.خیلی دیر خوابم میگیره.همش دل ضعفه دارم و خواب و بیداریم خیلی بیشتر از گذشته شده.

ولی اینها منو از تصمیمی که گرفتم منصرف نمیکنه. 

do you undrestand 

نظرات 4 + ارسال نظر
هلیا دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ق.ظ http://www.lavazemekodak.blogfa.com

افرین اراده

بانو دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ http://heartplays.persianblog.ir/

خیلی خودت رو اذیت نکن...

پوپک سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:29 ب.ظ http://poopaksahra.blogfa.com

حالا خیلی هم به خودت فشار نیار عزیزم.. من که تاااازه یه چیزی حدود 1 کیلو کم کردم واقعا خودمو کشتم با این وزن کمک کردنم

۸سالگی دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:52 ب.ظ

نمیدونم چرا یکی از دعاهای من اینه که هیچوقت مجبور به رژیم گرفتن نشم

منم میگم آممممین!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد