ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

خرید طلا

 اول نوشت: از تبریکات صمیمانه همه شما دوست جونهام ممنونم.بهترینها رو براتون آرزو دارم 

دوم نوست:

یه چیزی بگم؟ 

بنا به پیشنهاد همسری گللللللللل(محکم گفتن منو دارین که!) از سفر کشور آسیایی رسما انصراف میدم به جهت اینکه همون هزینه صرف خرید طلا بشه برای من* 

*:مدتهاست برنامه مون جور نمیشد برای سفر حالا که داشت جور میشد مالزی یا هند بریم یهو این پیشنهاد پرآب و رنگ مطرح شد که غیر قابل صرفنظر کردنه 

اما دلیلهام ایناس: 

- این سفرها میتونه بازم سال دیگه پیش بیاد.اگه خدا عمری بده به ما(ای خدا!!!) 

- تجربه میگه این پیشنهادهای خرید همسری رو سرسری نگیرم چون ممکنه دیگه تکرار نشه .مثل ماشین ام وی ام که پرید! و من خوش خیال روی ۲۰۶ حساب کرده بودم و هنوزاتفاقی نیفتاده 

- من اصولا اهل طلا آویزون کردن نیستم وسلیقه خاصی دارم در استفاده چیزهای مورد علاقم.سرویسهایی هست که باورکنین ۱ بار بیشتر استفاده نکردم چون راحت نیستم  و از اون حالت زنونه بازار هم بدم میاد ولی بهرحال همیشه این عقیده رو دارم داشتن بعضی چیزها از نداشتنشون بهتره حتی اگه استفاده همیشگی هم نشه و این میتونه یه جور امنیت در روحیه آدم نسبت به آینده ایجاد کنه 

- دیگه ...همین! 

پس بریم به استقبال طلاها (گوش شیطون کر) همسری میگه همه خانمها عاشق طلان من هی میگم نه بابا اینطورام نیست!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
علی دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:57 ق.ظ http://www.ansd.blogsky.com

مبارکه
به این میگن دوراندیشی طلایی

بانو دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ http://mymindowl.persianblog.ir

حامد هم گاهی به من پیشنهاد طلا می ده... اما من واقعا دوست ندارم...
اما به قول تو گاهی بعضی وسایلا رو باید گرفت... داشتنشون از نداشتنشون مفید تره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد