ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

دقت کردین وقتی دوستی یا فامیلی خارج از کشوره هر وقت باهاش تماسی میگیریم هی میگیم به امید دیدار و فکر میکنیم وقتی اومد چنین و چنان کنیم و هی برنامه هامونو با هم جور کنیم ولی وقتی اومده اونم ۳ ماهه و دیگه داره میره بخودمون میائیم عجب آدمایی هستیم چی وعده داده بودیم و چی شده... 

بعضی وقتا از خودم بدم میاد بابت این سستی که انجام دادم

نظرات 3 + ارسال نظر
فلفل بانو چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ http://pepperandsald.persianblog.ir/

اتفاقا برادرزاده همسرم تازه از لندن اومده و من باید یه شب دعوتش کنم شام بیاد خونمون.

آفرین زن عموی مهربون

نسترن پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ

این مشکل هممونه . وقتمون کمه اگرنه احساسمون سرجاشه . زمونه عوض شده و گرفتاری ها زیاد . همیشه کلی کار نکرده داریم و کلی آدم دعوت نکرده و ... ! و همینطوری عمر داره کی گذره !

۸سالگی پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:47 ب.ظ

انسان وسستی در هم تنیده شدند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد