بعد از سفر چند روزه اونم با اون آب و هوای سالم و یکدست پاک میفهمی جایی که داری زندگی میکنی چه هوای خشک و آلوده ای داره؟
در حاشیه بگم که اول دخترکم خون دماغ شد بعد همسری و امروز هم من !
پدر عادت بسوزه!
باز هم این جزیره طلایی ما رو کشوند به خودش و ۶ روزی مهمونش بودیم.
بازم همون اول به خودم قول دادم من که خریدی ندارم چون چیز خاصی نیاز ندارم ولی مگه میشه کیش بری و با کلی بار برنگردی...
خرید برای من تفریح قشنگیه!اونم با اون تنوع و تعدد بازارها و قیمتهای آف خورده.البته زیاد به حراج فکر نمیکنم بیشتر دنبال تنوعم.آی دلم میخواست ۶ ماه همونجا میموندم و آروم و ساکت زندگی میکردم
...
در همین راستا به همسری پیشنهاد دادم بیا همینجا خونه رو برای خودمون مبله و مرتب کنیم و اجاره ندیمش.البته فکر کنم بعد از بازنشستگی حتما اینکارو بکنم.سفرهاتون خوش!