ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

بارون پاییزی

خدایا شکرت.خیلی شکرت 

چه بارونی فرستادی بعد این همه باد و خاک 

همه چی رو با خودش شست 

همه آلودگیها رفت 

باز شکرت 

خودمونیم این کشورای آسیایی که هواشون مرطوبه و از نعمت بارش زیاد برخوردارن چه حالی میکنن.انصافا بافت گیاهیشون انگار نقاشیه...

یه پست پاییزی با عطر ترشی

سیرها رو تمیز کردم وریز کردم تا عطرشون هر چه بیشتر خودشو نشون بده 

گل کلمها رو هم جدا جدا کردم  

هویجهای خوشرنگ تپل رو حلقه حلقه کردم 

یه پیاز بنفش خلال کردم و ریختم روشون  

دو سه تا سیب سرخ سفت هم علیرغم میل باطنیم خورد کردم.بهرحال سیب عطر خوبی داره.نباید توی ترشی بد بشه 

مونده کرفس و شلغم شیرازی و لوبیا سبز و لیموترش معطر که امروز همسری برام بگیره(مدتیه بطور معمول ایشون خرید میکنن!) 

البته سرکه محشر قرمز و نمک و سبزی معطر خشک و کلی ادویه و چند تا دونه فلفل چیلی خشک هم نثار این ترشی کردم تا بقیه موادش امروز آماده بشه.این از این  

یه لیته بادمجون محشر هم درست کردم.بادمجونا رو کمی پختم و پوست گرفتم و ریختیم توی بلندر(از اینجا همسر به یاریم شتافت و البته میخواست عین حلیمش کنه که صدام رفت بالا.آخه دونه ها و بافت گوشت بادمجون باید معلوم باشه) با  چندین جبه سیر.بعد هم نعنای خشک و جعفری و تره خشک ارگانیک باغچه خودمون(دلتون بسوزه!) و کلی ادویه و فلفل قرمز اضافه کردم.و همسر همچنان داشت هم میزد.آخر کار هم سرکه اضافه کردم و ریختیم توی ظرف مخصوص.من عقیده دارم با وجود نرم بودن بافت این ترشی باید مدتی از درست کردنش بگذره تا طعم عالیش خودشو نشون بده.البته متخصصین ممکنه نظر دیگه ای داشته باشن

تمام کارهای آماده سازی مواد و ... با کمردرد بدی که این روزها حالمو گرفته انجام دادم.

گفتم براتون بالاخره دوم مهر اون مبلغ چک بحسابم واریز شد و بعد از ۴ ماه و چندین روز و با صرف کلی هزینه وقت و اعصاب خوردی و شناخت خودت و اطرافیان و قدرتها و پی بردن به روح سوء استفاده گر بعضیا و خیلی تجربه های دیگه  ... پولم بدستم رسید؟ 

فقط به خدا واگذارش میکنم.من هرگز ار حق خودم نمیگذرم.