ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

یه پست پاییزی با عطر ترشی

سیرها رو تمیز کردم وریز کردم تا عطرشون هر چه بیشتر خودشو نشون بده 

گل کلمها رو هم جدا جدا کردم  

هویجهای خوشرنگ تپل رو حلقه حلقه کردم 

یه پیاز بنفش خلال کردم و ریختم روشون  

دو سه تا سیب سرخ سفت هم علیرغم میل باطنیم خورد کردم.بهرحال سیب عطر خوبی داره.نباید توی ترشی بد بشه 

مونده کرفس و شلغم شیرازی و لوبیا سبز و لیموترش معطر که امروز همسری برام بگیره(مدتیه بطور معمول ایشون خرید میکنن!) 

البته سرکه محشر قرمز و نمک و سبزی معطر خشک و کلی ادویه و چند تا دونه فلفل چیلی خشک هم نثار این ترشی کردم تا بقیه موادش امروز آماده بشه.این از این  

یه لیته بادمجون محشر هم درست کردم.بادمجونا رو کمی پختم و پوست گرفتم و ریختیم توی بلندر(از اینجا همسر به یاریم شتافت و البته میخواست عین حلیمش کنه که صدام رفت بالا.آخه دونه ها و بافت گوشت بادمجون باید معلوم باشه) با  چندین جبه سیر.بعد هم نعنای خشک و جعفری و تره خشک ارگانیک باغچه خودمون(دلتون بسوزه!) و کلی ادویه و فلفل قرمز اضافه کردم.و همسر همچنان داشت هم میزد.آخر کار هم سرکه اضافه کردم و ریختیم توی ظرف مخصوص.من عقیده دارم با وجود نرم بودن بافت این ترشی باید مدتی از درست کردنش بگذره تا طعم عالیش خودشو نشون بده.البته متخصصین ممکنه نظر دیگه ای داشته باشن

تمام کارهای آماده سازی مواد و ... با کمردرد بدی که این روزها حالمو گرفته انجام دادم.

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 02:07 ب.ظ http://SETAREH47.BLOGFA.COM

سلام عزیزم ممنون از حضورت کلاه را از یه سایت خارجی به اسم رودینگ گرفتم که آدرسش تو وبلاگمه خودم هنوز نبافتمش اگر بافتم دستورش را می ذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد