سیاهی این روزهای زندگی رو سعی میکنم با سپیدی تفکرات مثبت و بی خیالی و عشق به دخترم و خوشیهایی که ممکنه انتظار منو در آینده بکشن در خودم حل میکنم.کاری بس بزرگ و پیچیده است که به قیمت پرداخت جوانی و لذت بردن از اکنون و صرف انرژی زیاد ممکنه.
من میخوام زندگی کنم جوری که فکرشو میکردم و اجازه نمیدم فدای خودخواهی کسی بشم که فکر نمیکردم بجای بودن در کنارم روزی در مقابل من قرار بگیره
من مبارزه میکنم و محکمم
اگر همه چیز سفید نیست عیبی نداره خاکستری هم رنگ خداست!
چیدن محصول درخت خودت چه مزه ای میده. نوش جونت
مرسی.شرمنده اگه دلت خواست