ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

ما به هم محتاجیم

تا می توانید لبخند بزنید

مهمونی...

طی یک اقدام ضربتی و بدلیل پشت سر هم شدن تاریخ مهمونیم و سفرمون و یکسری دلایل شخصی(!)... تصمیم گرفتم خودکشی نکنم و برای شام مهمونی با اون تعداد از خدمات تالارهای شهر استفاده کنم.ممنونم از تمام دوستایی که نظر دادن و چیزایی هم ازشون یاد گرفتم که برای مهمونیای بعدی ایده های خوبی هستن.خلاصه که با پلو جوجه و کباب کوبیده و ماست و سالاد و ژله در تالار و ادامه پذیرایی در منزل و البته آشپزی خونگی برای مادر و برادرشوهر گرام که غذای بیرون رو نمیخورن و باید براشون آماده کنم و همراه ببرم در خدمت مهمونا هستیم.

نظرات 2 + ارسال نظر
آلما یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.almaa.blogsky.com

بسیار فکر خوبیه

ســـــــاینــــــــا!. یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:42 ب.ظ

چه بهتر عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد